پس از ماهها سکوت، سرگشاده به بخشدار چابکسر
انتقاد اصحاب رسانه و فرهنگ و هنر را که با توجه به شرایط افراد منتخب و عملکردشان بود و به صورت کاملا محترمانه مطرح شد را خصومت شخصی قلمداد کردید و از آن پس با رفتاری قهرآمیز و بی توجهیِ کاملا مشهود طیِ مسیر کردید که تا امروز هم ادامه دارد.
آقای انوشیروان مباشر امینی
سلام. درد دل هایی که می خوانید انباشته ی مدت ها سکوت است. و چه کسانی محرم تر از مردمِ شهر من برای خواندن و شنیدنش.
وقتی که به عنوان بخشدار چابکسر معرفی شدید، از اولین کسانی بودم که به واسطه ی جوانی و رزومه ی مطبوعاتی و کارشناسی شما، به تقابل با اندیشه های بومی گرایی افراطی پرداختم و از شما حمایت کردم. در بین آحاد مردم و به خصوص اهالی فرهنگ و هنر و رسانه.
از اندیشه ام پشیمان نیستم، اما از انتخابم پشیمانم. به دلایل فراوانی که خودتان رقم زدید :
۱/ در شروع فعالیت خود با مانورهای تبلیغاتی و بازدید سرزده از نهادهای مختلف فضای لازم را بدست آوردید اما در پیگیری رفع نواقص و برآورده کردن خواسته های همان نهادها، حداقل ها هم بدست نیامد
۲/ در جلسات تعاملی با شورا و روسای ادارات و فعالان فرهنگی، با نگاه از بالا به جای اینکه سطح مشارکت را بالا ببرید، مایه ی دلسردی افراد شدید و رویه ی استاد و شاگردی تان حتی دامن رئیس اسبق شورای شهر چابکسر و متخصصان فرهنگی بخش چابکسر را گرفت. تعریف شما از مدیریت با تعریف رایج این علم تفاوت بسیار داشته و دارد. اینکه همه چیز در بخش از فیلتر بخشدار عبور کند مِتُدی است که سال هاست بایگانی شده.
۲/ در فعالیت های فرهنگی و ورزشی انجام گرفته در زمان بخشداری شما، بیشتر از اینکه نقش متولی و حتی بازوی حمایتی و نقش مشوق به نمایندگی دولت را داشته باشید، به فکرِ بازتاب نقشی که ایفا می کنید بودید و بارها شاهد گلایه ی شما از کمرنگ جلوه دادن نقش تان بودیم. حتی در جایی که تمام تلاش های عده ای دلسوز در لباس هنر یا ورزش به اسم شما تمام می شد.
۳/ پس از یک ماه که بخشداری چابکسر را به عهده گرفتید، تمام تلاش های صادقانه ی افراد متخصص بومی در زمینه ی رسانه، فرهنگ، هنر و ورزش را نادیده گرفتید. افرادی که در زمینه های مذکور حتی در سطحی بالاتر از استان فعالیت داشته و توانایی های خود را در جغرافیای بزرگتری اثبات کرده بودند.
۴/ در احکامی قابل تامل و بحث برانگیز یکی از همکاران که در زمینه ی عکاسیِ خبری فرد توانمندی است، ولی نه با سابقه ی کافی برای پست مشاور رسانه ای بخشدار را برای این سِمت انتخاب کردید و همسرتان را به عنوان مشاور امور فرهنگی!!!
۵/ احکام صادر به دلایل مختلفی که به عقیده ی نگارنده، عدم پذیرش اذهان عمومی و ورود مقامات عالی دولت در شهرستان مهم ترینِ آن هاست، لغو گردید که خود نشان دهنده ی عدم توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی بخش چابکسر بود.
۶/ انتقاد اصحاب رسانه و فرهنگ و هنر را که با توجه به شرایط افراد منتخب و عملکردشان بود و به صورت کاملا محترمانه مطرح شد را خصومت شخصی قلمداد کردید و از آن پس با رفتاری قهرآمیز و بی توجهیِ کاملا مشهود طیِ مسیر کردید که تا امروز هم ادامه دارد.
۷/ در جریان انتشار فیلم کوتاهی از تولدتان در بخشداری و انتقادها و مسائلی که مطرح شد، با وجود دفاع اصحاب رسانه، و فقط به دلیل انتقادهای قبلی، رویه ی قهر و بی توجهی خود را ادامه دادید و قصور خودتان در مدیریت جلسه ای که اگر قرار بود عکسی از آن منتشر نشود، باید متذکر می شدید، را به پای دیگرانی نوشتید که ناآگاهانه و به دلیل عدم اطلاع از شرایط موجود، فیلم را در فضای مجازی برای تبریک منتشر کردند.
برای دفاع از خودتان از سناریوی تخریب و دشمنی سخن گفتید و همه را متهم کردید غیر از خودتان!!
حتی این مسئله را به اندازه ای تعمیم دادید که طرح انجمن نبض طبیعت خزر برای آموزش تفکیک زباله از مبدا که خودتان پذیرفته بودید و شش روستای پایلوت تعیین شده بود و مرحله ی اول آن هم در دو روستا انجام گرفته بود را به دلایل نامعلوم متوقف کردید. دلایلی که به عقیده ی نگارنده با اندکی تفکر به اتفاقات گذشته و حضور مسئول تشکیلات و دبیر انجمن بی ارتباط نبوده اند.
۸/ با توجه به سابقه ی رسانه ای شما در استان، کوچکترین اقدامی در جهت بهبود ساختار رسانه ها در بخش چابکسر را شاهد نبودیم. و ماحصلِ این سابقه ی مطبوعاتی شما را در یک کانال به مدیریت همسرتان که الان در دسترس نیست و کانال جدیدی که به تازگی توسط ایشان تشکیل شده و به اسمِ آوای چابک فعالیت می کند شاهد بوده و هستیم.
کانالی که بیشتر زیبنده ی نامِ آوای بخشداری یا سیمای بخشداری است. و از عکس هایی که فعالیت های بخشداری و شخص شما را نمایش می دهد تغذیه می شود. کاری که بخشی از وظایف گسترده ی روابط عمومی بخشداری می باشد. روابط عمومی منفعلی که از نظر فنی قابل تحلیل است. با توجه به سابقه ی شما، واقعا انتظار بیشتری داشتیم
۹/ امروز هم که به مناسبت روز خبرنگار جلسه ای برای تقدیر از خبرنگاران در بخشداری برگزار شد، حجت را بر ما تمام کردید. با دعوت از ده خبرنگار منتخب که منتقدین جایی در بین آن ها نداشتند!
پیام خبرنگاران در مراسم روز خبرنگار که فرمانداری متولی آن بود را دریافت نکردید
خبرنگارها را به خودی و غیر خودی تقسیم نکنید! و کردید.
در مراسمی که در بخش چابکسر برگزار شد، قلم روی اسم کسانی کشیدید که چابکسری هستند.
کسانی که در حضورتان از فرماندار لوح تقدیر گرفتند و با لبخند جلوی دوربین ها دستشان را فشردید!
کسانی که از نماینده محترم شهرستان در مجلس شورای اسلامی در اداره ی ارشاد شهرستان لوح سپاس گرفتند.
کسانی که یک ساعت قبل در شهرداری چابکسر تقدیر شدند.
در جایگاه بخشدار، شما با این قلم کشیدنتان غیر مستقیم به نماینده ی مجلس شهرستان و فرماندار توهین کردید.
۱۰/ تا امروز صبر پیشه کردیم، اما از گفتن حقیقت واهمه ای نداریم.
امیدوارم مقامات عالی شهرستان با توجه به موارد مذکور تصمیمی اتخاذ کنند که به نفع مردم بخش چابکسر باشد.
یا با اقدام عملی در اصلاح رویه ای که پیش گرفته اید، یا با نشان دادن راهی که در جایی دیگر بتوانید خدمت کنید.
با شعری از حضرتِ سعدی شما را به خدا می سپارم:
بنده همان بِه که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
وَر نه سزاوارِ خداوندی اش
کَس نتواند که به جای آورد
سعید طالبی چابک
روزنامه نگار و فعال فرهنگی
برچسب ها :سعید_طالب_چابکی ، یادداشت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰